دکتر و سه بیمار - داستان طنز

♀آئینهـ ونوســ ღ تیـر زئوســ♂

... Atefeh ...

دکتر و سه بیمار - داستان طنز

یه روز صبح یه مریض به دكتر جراح مراجعه میكنه و از كمر درد شدید شكایت میكنه . دکتره بعد از معاینه ازش میپرسه : خب، بگو ببینم واسه چی كمر درد گرفتی؟ مریض پاسخ میده: من برای یك كلوپ شبانه كار میكنم. امروز صبح زودتر به خانه ام رفتم و وقتی وارد آپارتمانم شدم، یه صداهایی از اتاق خواب شنیدم! وقتی وارد اتاق شدم، فهمیدم كه یكی اونجا بوده! در بالكن هم باز بود. من سریع دویدم طرف بالكن، ولی كسی را اونجا ندیدم. وقتی پایین را نگاه كردم، یه مرد را دیدم كه میدوید و در همان حال داشت لباس میپوشید. من یخچال را كه توی بالكن بود گرفتم و پرتاب کردم به طرف اون!! دلیل كمر دردم هم همین بلند كردن یخچاله. دكتر به مریض بعدی میگه : به نظر میرسید كه تصادف بدی با یك ماشین داشته. مریض قبلیِ من بد حال به نظر میرسید، ولی مثل اینكه حال شما خیلی بدتره! بگو ببینم چه اتفاقی برات افتاده؟ مریض پاسخ میده: باید بدونید كه من تا حالا بیكار بودم و امروز اولین روز كار جدیدم بود. ولی من فراموش كرده بودم كه ساعت را كوك كنم و برای همین هم نزدیك بود دیر كنم. من سریع از خونه زدم بیرون و در همون حال هم داشتم لباسهام را میپوشیدم باور نمیكنید ولی یهو یه یخچال از بالا افتاد روی سر من! وقتی مریض سوم میاد به نظر میرسه كه حالش از دو مریض قبلی وخیمتره. دكتره در حالی كه شوكه شده بوده دوباره میپرسه از كدوم جهنمی فرار كردی؟ خب، راستش توی یه یخچال بودم كه یهو یه نفر اون را از طبقهء سوم پرتاب كرد پایین...

نظر فراموش نشود



 


نظرات شما عزیزان:

sahar
ساعت11:18---19 آبان 1391
ایول خیلی حال کردم خوب اولش ما رو تو خماری گذاشتی
عاااااااااااااااااااااااااطف ه.....


ehsan
ساعت20:35---18 آبان 1391
خوب جوک رشتیه رو سانسورش کردی!!!پاسخ:ااااااااااااااااااااا سه میشه

علی
ساعت17:46---20 شهريور 1391
جالب بید خوشم آمید مید مید مید...
پاسخ:خوشحالم لم لم لم لم لم لم لم لم لم لم لم لم...


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 10 شهريور 1391برچسب:دکتر و سه بیمار - داستان طنز, ] [ 21:36 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]