پابرهنه خوشحال

♀آئینهـ ونوســ ღ تیـر زئوســ♂

... Atefeh ...

پابرهنه خوشحال

پاسبان مردی به راهی دید و گفتا کیستی؟

گفت : فردی بی خیال و فارغ و آزاده ام

گفت : از بهر چه می رقصی و بشکن می زنی ؟

گفت : چون دارای شور و شوق فوق العاده ام

گفت : اهل خاک پاک اصفهانی یا اراک؟

گفت : اهل شهر آباد و خوش آباده ام

گفت : خیلی شاد هستی ، باده لابد خورده ای؟

گفت : هم از باده خور بیزارم ، هم از باده ام

گفت : از جام وصال نازنینی سرخوشی ؟

گفت : از شهوت پرستی هم دگر افتاده ام

گفت : پس شاید قماری کرده ای ، پولی برده ای

گفت : من در راه برد و باخت پا ننهاده ام

گفت : پولی از دکان یا خانه ای کش رفته ای ؟

گفت : دزدی هم نمی چسبد به وضع ساده ام

گفت : آخر هیچ سرگرمی نداری روز و شب ؟

گفت : سرگرم نمازو سجده و سجاده ام

گفت : لابد ثروتی داری و دلشادی به پول ؟

گفت : من مستضعف و مسکین مادر زاده ام

گفت : آیا راستی آهی نداری در بساط ؟

گفت : خود پیداست این از وصله ی لباده ام

گفت : گویا کارمند ساد ه ای یا کارگر ؟

گفت : بیکارم ولی از بهر کار آماده ام

گفت : بیکاری و بی پولی ؟ پس این شادی ز چیست ؟!

گفت : یک زن داشتم ، اینک طلاقش داده ام :lol:



نظرات شما عزیزان:

HamidJC
ساعت12:51---13 بهمن 1391
webet kheyli ghashange mamnon misham be web manam ye sar kocholo bezani age khob bod onvaght har roz biya www.bo2bikar.mahtarin.com

ehsan
ساعت0:28---11 بهمن 1391
ایول خیلی باحال بود
بیچاره یک عمر عذاب میکشیده راحت شده
خودت پست زد زن میذاری ناراحت نشی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, ] [ 17:12 ] [ 凡‌tefe什 ] [ ]